پدرم امام (ره)
به نام خدا
کـارنـامه نــور (زندگینامه امام خمینی)
فصل اول از ولادت تا وفات
10 . حادثه مدرسه فضیه ( ادامه ی بخش چهل و هشتم )
بیهیچ تردیدی 15 خرداد آغاز خونین و مبارک انقلاب اسلامی مردم ایران بود. امام خمینی پس از 19 روز حبس در زندان قصر به زندانی در پادگان نظامی عشرتآباد منتقل شد. شاه از غیبت امام سوءاستفاده کرده نهضت اسلامی را به شورش کور و بلوای دشمنپسند و اقدامی وحشیانه متهم میکند. سپس آن را نه قیامی مردمی که تحریکی از آن سوی مرزها میخواند و مدعی میشود که در این قیام رهبر مصر، جمال عبدالناصر سهم بسزایی داشته است. وی با انتساب قیام بزرگ خرداد به بیگانگان و گاه متهم کردن آن به ارتجاع و توحش، میکوشید ماهیت اصیل آن آشکار نشود؛ زیرا او به درستی دریافته بود که ماهیت این قیام، هرگز استحاله نخواهد شد و دیر یا زود دوباره سربرخواهد آورد و یک بار دیگر پایههای حکومت او را خواهد لرزاند. اتهامات شاه، هیچکدام کارگر نیفتاد. زیرا همه ناظران و آگاهان سیاسی میدانستند که عناصر چپ و کمونیستها نه تنها هیچگونه مشارکتی در این قیام نداشتند، بلکه آن را حرکتی کور و ارتجاعی و ضد اصلاحات مترقیانه شاه میخواندند. اصالت و استقلال قیام خرداد به اندازهای آشکار بود که اتهام نفوذ و دخالت مصریان نیز در آن، هیچ پیامد خوشایندی برای شاه نداشت.
امام خمینی در همه ایامی که در حبس بودند61 و یا تحت مراقبت به سر میبردند، هیچ یک از سوالات بازجویان را پاسخ نگفت و در همه این مدت کتابهای مربوط به تاریخ معاصر ایران ـ به ویژه مشروطیت ـ و کتاب "تاریخ جهان" نوشته جواهر لعل نهرو را مطالعه میکردند. مقاومت و روحیه ظلمستیز امام، حتی در زندان و تبعید، آخرین امیدهای شاه را به یاس مبدل کرد. دستگاه حاکم از سویی میکوشید که ایران را برای بیگانگان، به ویژه امریکا، امن و دارای ثبات نشان دهد و از دیگر سو غرورِ شاهنشاهی خود را سخت در معرض لطمه و خدشه میدید. او هرگز گمان نمیکرد که ایران به این سرعت و یکپارچگی علیه او بسیج شود و عالم و عامی آزادی رهبر قیامی را مطالبه کنند که او را چنین خوار و بیمقدار کرده بود. هنگامی که امام خمینی را از زندان عشرت آباد به خانهای در داودیه بردند، مردم تهران چون سیل بدان سوی سرازیر شدند و آن منطقه نظامی را مانند نگینی در آغوش همت و ارادت خود گرفتند. آخرین حیلهای که رژیم فریبکار پهلوی اندیشید، آن بود که در روزنامههای دولتی، خبر تفاهم مراجع تقلید را با مقامات حکومتی جعل و منتشر کند. برای امام خمینی مقدور نبود که صدای اعتراض خود را به این فتنه ریاکارانه به گوش مردم برساند، اما همه آنان که با روحیه و ثبات قدم ایشان آشنایی داشتند، مجعول بودن خبر تفاهم را دریافتند. بیانیههای بسیاری از سوی علمای وقت منتشر شد و همگی چنین تفاهم مجعولی را تکذیب کردند. شاید موثرترین و گویاترین بیانیه در میان همه آنچه در آن روزها منتشر شد، اعلامیه افشاگرانه و صریح آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی بود. آیتاللّه مرعشی در این اطلاعیه که مورخ 15 ربیعالاول 1383 (15/5/42) منتشر شد، جزئیات خبر مجعولی را که روزنامه کیهان و اطلاعات در عصر 12 مرداد 42 چاپ کرده بودند، نقد کرده و پاسخهای روشن و متینی به محتوای دروغین آن میدهد.62
ادامه دارد ...
منبع :تبیان